آدامس با طعم کروکودیل

برای کروکودیلی که درونم رشد کرد!

آدامس با طعم کروکودیل

برای کروکودیلی که درونم رشد کرد!

آدامس با طعم کروکودیل

متی ترانا و نراک و قد نشرت لوا النصر تری یا ابن الحسن؟!


"من را با مخاطب های خودتان بخوانید"

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

همین فداکاری ها منو به کا داد بابا.

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ق.ظ

دروغ چرا اما یه وقتایی که خی لی حالم بده و احتیاج دارم یکی کمکم کنه. دقیقا تو همون لحظه یکی پیدا می شه که حالش بده و منو برای کمک کردن به خودش انتخاب کرده.... و من به خودم می گم تو که کسی نیست بیاد کمکت کنه لااقل یکی مثه خودت رو نا امید نکن.

و همین جور می شه حال من بدتر از قبل می شه. و همه ازم انتظار دارن من اون حال خوبه باشم.



یک وقت هایی از عمر هست که توش انقدر خسته و بی حوصله ای که فقط می خوای تو حال خودت باشی. همون موقع ست که بقیه کمر همت می بندن که نذارن این اتفاق بیفته. نمی دونن که دارن با تمام وجود به تو گند می زنن با این کارشون.

مامانم حق داره، من زیادی یه طوریمه.

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۱۸ ق.ظ
از حمام بیای یک دقیقه اون نشیمن گاه لامصبت رو بذاری زمین و بخوای از یک اتفاق برای مادرت تعریف کنی و دهن باز نکرده ترورت کنه و تو حتا حال این که بگی مامان من خی لی وقت پیش مُردم. زحمت نکش.... رو نداشته باشی
هی چی دیگه.
خواستم بگم که زیاد به این حال و اوضاع خوش بین نیستم.

غوز همان قوز است.

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ق.ظ
احساس می کنم دارم از دست می رم.


پ.ن تر : این فقدان سیستم درست و درمون این روز ها هم شده است غوز بالا غوز